اشعار مهدی ذوالقدر

شعر نخست :

 

از همان روزی که در باران سوارم کرده‌ای

با نگاهت هیچ میدانی چکارم کرده‌ای؟

با تو تنها یک خیابان همسفر بودم ولی

با همان یک لحظه عمری بی‌قرارم کرده‌ای

جرعه‌ای لبخند گیرا از شراب جامدت

بر دلم پاشیده‌ای دائم خمارم کرده‌ای

موج مویت برده و غرق خیالم کرده است

روسری روی سرت بود و دچارم کرده‌ای

تازه فهمیدم که حافظ در چه دامی شد اسیر

با نگاهت، خنده‌ات ، مویت ، شکارم کرده‌ای

در خیابان اولین عابر منم هر صبح زود

در همان جایی که روزی غصه دارم کرده‌ای

رأس ساعت میرسی ، می‌بینمت ، رد میشوی

کم محلی می‌کنی بی اعتبارم کرده‌ای

من مهندس بوده‌ام دلدادگی شانم نبود

تازگی ها گل فروشی تازه ‌کارم کرده‌ای

در نگاه دیگران پیش از تو عاقل بوده‌ام

خوب کردی آمدی،مجنون تبارم کرده‌ای

در ولا الضالین حمدم خدشه‌ای وارد نبود

وایِ من ، محتاج یک رکعت شمارم کرده‌ای

 


شعر دوم :

 

 

تا نگهبانان ابرو دستشان  بر خنجر است

فتح چشمان قشنگت مثل فتح خیبر است

رنگ چشمت بهترین برهان اثبات خداست

“قل هو الله احد” گوید هر آن کس کافـَر است

انحنای ناب مژگانت “صراط المستقیم”

از نگاهت دل ‌بریدن هم جهاد اکبر است

خنده‌هایت چون عسل حتی از آن شیرین‌ترند

هر لبت تمثیل زیبایی ز حوض کوثر است

بوسه‌هایت طعم حوّا می‌دهد با عطر سیب

بوسه‌هایت یادگاری از جهان دیگـر است

لب به خنده وا کنی ، آرامشم پَر می‌کشد

غنچه می‌گردد لبت ، فریاد من بالاتر است

یک دو تار از کاکلت دل را اسارت برده است

الامان از روسری، زیرش هزاران لشکر ‌است

مهربان هستی، دلم در بند موهایت خوش است

مهربانی با اسیران شیوه‌ی  پیغمبر است

آیه‌الکرسی کجا هم قدّ موهایت شود؟

گفتن از اعجاز مویت کار چندین منبر است

جد من قابیل و گندمزار مویت پر ثمر

بهر من هر خوشه‌اش از هر دو دنیا سرتر است

یک گره بر بخت من زد یک گره بر روسـری

هر کدامش وا شود، من روزگارم محشر است

خواهشی دارم جسارت می‌شود اما اگر

موی تو آشقته باشد دور گردن بهتر است


واژگان کلیدی : اشعار مهدی ذوالقدر،نمونه شعر،شاعر،شعرهای،شعری از،یک شعر از،غزل غزلیات غزل های غزلی از،مهدي ذوالقدر.

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها