یارب ز چیست بر سر فقر و غنا هنوز

فرخی یزدی – غزل شماره 132

یارب ز چیست بر سر فقر و غنا هنوز

گیتی به خون خویش زند دست و پا هنوز

دردا که خون پاک شهیدان راه عشق

یک جو در این دیار ندارد بها هنوز

با آنکه گشت قبطی گیتی غریق نیل

در مصر ما فراعنه فرمانروا هنوز

کابینه ها عموم سیاه است ز آنکه هیچ

کابینه ی سفید ندیدیم ما هنوز

ای شیخ از حصیر فریبم مده به زرق

کآید ز بوریای تو بوی ریا هنوز

مالک غریق نعمت جاه و جلال و قدر

زارع اسیر زحمت و رنج و بلا هنوز

در قرن علم و عهد طلایی ز روی جهل

ما در خیال مس شدن کیمیا هنوز

شد دوره ی تساوی و در این دیار شوم

فرق است در میانه ی شاه و گدا هنوز

طوفان انقلاب رسد ای خدا ولیک

ما را محیط کشمکش ناخدا هنوز

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها