غزلی از هدی به نژاد

 

اشتباهی شده ام عاشق چشمان شما، عفو کنید

یا پریشان شده ی موی پریشان شما، عفو کنید

دست من نیست که عاشق شده احساساتم

اینکه چشمم شده گریان شما، عفو کنید

جان من چیست که قربانی عشقی باشد؟

جان صد طایفه قربان شما، عفو کنید

من کی ام شعر بگویم، بکنم وصف شما؟

همه عمر شدم گرچه غزلخوان شما، عفو کنید

این چه ذکریست که جاری شده بر رود لبم؟

کفر من له شده ی صولت ایمان شما، عفو کنید

من کجا؟ میل پریدن ز هواتان بکنم؟

بند بند نفسم بسته به زندان شما، عفو کنید

گرچه هی گفتم و گفتم که چه چشمی دارید

اشتباهی شده ام عاشق چشمان شما، عفو کنید


واژگان کلیدی: اشعار هدی به نژاد،نمونه شعر هدی به نژاد،شاعر هدی به نژاد،شعرهای هدی به نژاد،شعری از هدی به نژاد،یک شعر از هدی به نژاد،شعر سنتی هدی به نژاد،غزل هدا به نژاد،غزلیات هدی به نژاد،غزل های هدی به نژاد،غزلی از هدی به نژاد.

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها