به چشم کرده‌ام ابروی ماه سیمایی-همراه با معنی و تفسیر

به چشم کرده‌ام ابروی ماه سیمایی


حافظ-غزل شماره 491

 

به چشم کرده‌ام ابروی ماه سیمایی

خیال سبزخطی نقش بسته‌ام جایی

امید هست که منشور عشقبازی من

از آن کمانچه ی ابرو رسد به طغرایی

سرم ز دست بشد چشم از انتظار بسوخت

در آرزوی سر و چشم مجلس آرایی

مکدّر است دل آتش به خرقه خواهم زد

بیا ببین که که را می‌کند تماشایی

به روز واقعه تابوت ما ز سرو کنید

که می‌رویم به داغ بلندبالایی

زمام دل به کسی داده‌ام من درویش

که نیستش به کس از تاج و تخت پروایی

در آن مقام که خوبان ز غمزه تیغ زنند

عجب مدار سری اوفتاده در پایی

مرا که از رخ او ماه در شبستان است

کجا بود به فروغ ستاره پروایی

فراق و وصل چه باشد رضای دوست طلب

که حیف باشد از او غیر او تمنایی

دُرر ز شوق برآرند ماهیان به نثار

اگر سفینه ی حافظ رسد به دریایی


 معنی و تفسیر بیت های نخستین :

 

۱. به چشم کرده‌ام ابروی ماه سیمایی / خیال سبزخطی نقش بسته‌ام جایی:
حافظ می‌گوید که ابروی معشوق را در چشم خود دیده و تصویر آن را در خیال خود نقش بسته است. این بیت نشان‌دهنده‌ی زیبایی و جذابیت معشوق است.

۲. امید هست که منشور عشقبازی من / از آن کمانچه ی ابرو رسد به طغرایی:
شاعر امیدوار است که نامه‌ی عشق‌بازی‌اش از ابروی کمانی معشوق به طغرایی (نشان افتخار) برسد. این بیت بیانگر آرزوی رسیدن به وصال معشوق است.

۳. سرم ز دست بشد چشم از انتظار بسوخت / در آرزوی سر و چشم مجلس آرایی:
حافظ می‌گوید که سرش از دست رفته و چشم‌هایش از انتظار سوخته است، زیرا آرزوی حضور معشوق را دارد. این بیت نشان‌دهنده‌ی رنج هجران و اشتیاق به دیدار معشوق است.

۴. مکدّر است دل آتش به خرقه خواهم زد / بیا ببین که که را می‌کند تماشایی:
شاعر می‌گوید که دلش غمگین است و می‌خواهد خرقه‌ی آتشین بپوشد تا ببیند چه کسی او را تماشا می‌کند. این بیت بیانگر عشق و اشتیاق شدید است.

۵. به روز واقعه تابوت ما ز سرو کنید / که می‌رویم به داغ بلندبالایی:
حافظ می‌گوید که در روز مرگش، تابوت او را از چوب سرو بسازند، زیرا او به داغ بلندبالایی (عشق بلندپروازانه) می‌رود. این بیت نشان‌دهنده‌ی عشق والا و فداکاری است.


 معنی و تفسیر بیت های پایانی :

۶. زمام دل به کسی داده‌ام من درویش / که نیستش به کس از تاج و تخت پروایی:
شاعر می‌گوید که زمام دلش را به کسی داده است که به تاج و تخت دنیا اهمیت نمی‌دهد. این بیت بیانگر عشق بی‌توقع و فداکارانه است.

۷. در آن مقام که خوبان ز غمزه تیغ زنند / عجب مدار سری اوفتاده در پایی:
حافظ می‌گوید که در جایی که زیبارویان با نگاه‌های تیز خود تیغ می‌زنند، تعجب نکن اگر سری به زمین افتاده باشد. این بیت نشان‌دهنده‌ی قدرت و تأثیر نگاه معشوق است.

۸. مرا که از رخ او ماه در شبستان است / کجا بود به فروغ ستاره پروایی:
شاعر می‌گوید که از آن‌جا که چهره‌ی معشوق مانند ماه در شبستان است، دیگر به فروغ ستاره‌ها اهمیتی نمی‌دهد. این بیت بیانگر زیبایی بی‌نظیر معشوق است.

۹. فراق و وصل چه باشد رضای دوست طلب / که حیف باشد از او غیر او تمنایی:
حافظ می‌گوید که فراق و وصل چه اهمیتی دارد، مهم رضای دوست است، زیرا تمنای غیر او حیف است. این بیت نشان‌دهنده‌ی عشق خالصانه و بی‌توقع است.

۱۰. دُرر ز شوق برآرند ماهیان به نثار / اگر سفینه ی حافظ رسد به دریایی:
شاعر می‌گوید که اگر کشتی حافظ به دریایی برسد، ماهیان از شوق، مرواریدها را به نثار خواهند آورد. این بیت بیانگر عظمت و ارزش عشق حافظ است.


غزلیات حافظ شیرازی – ادبستان شعر پارسی

واژگان دشوار : مصراع بیت ها ابیات تحلیل بررسی همراه با معنا مفهوم شعر شرح کامل.

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest


0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها