ای قصه ی بهشت ز کویت حکایتی-همراه با معنی و تفسیر

ای قصه ی بهشت ز کویت حکایتی


حافظ-غزل شماره 437

 

ای قصه ی بهشت ز کویت حکایتی

شرح جمال حور ز رویت روایتی

انفاس عیسی از لب لعلت لطیفه‌ای

آب خضر ز نوش لبانت کنایتی

هر پاره از دل من و از غصه قصه‌ای

هر سطری از خصال تو و از رحمت آیتی

کی عطرسای مجلس روحانیان شدی

گل را اگر نه بوی تو کردی رعایتی

در آرزوی خاک در یار سوختیم

یاد آور ای صبا که نکردی حمایتی

ای دل به هرزه دانش و عمرت به باد رفت

صد مایه داشتی و نکردی کفایتی

بوی دل کباب من آفاق را گرفت

این آتش درون بکند هم سرایتی

در آتش ار خیال رخش دست می‌دهد

ساقی بیا که نیست ز دوزخ شکایتی

دانی مراد حافظ از این درد و غصه چیست

از تو کرشمه‌ای و ز خسرو عنایتی

 


 معنی و تفسیر بیت های نخستین:

1.ای قصه ی بهشت ز کویت حکایتی / شرح جمال حور ز رویت روایتی:
حافظ در این بیت از معشوق خود به عنوان بهشت و حور (فرشتهٔ بهشتی) یاد می‌کند. او می‌گوید که قصهٔ بهشت و جمال حور از روی معشوق روایت می‌شود. این بیت نشان‌دهندهٔ عظمت جمال معشوق است.

2.انفاس عیسی از لب لعلت لطیفه‌ای / آب خضر ز نوش لبانت کنایتی:
در این بیت، حافظ از لب معشوق به عنوان منبع حیات و جاودانگی یاد می‌کند. او می‌گوید که نفس عیسی (که به افسانه‌ها زنده‌کننده است) در برابر لب معشوق لطیفه‌ای بیش نیست و آب خضر (آب حیات) در برابر نوش لبان معشوق کنایه‌ای است. این بیت نشان‌دهندهٔ قدرت و جاذبهٔ معشوق است.

3.هر پاره از دل من و از غصه قصه‌ای / هر سطری از خصال تو و از رحمت آیتی:
حافظ در این بیت از درد دل و غصه‌های خود سخن می‌گوید و می‌گوید که هر پاره از دل او قصه‌ای از غصه است. او همچنین می‌گوید که هر سطر از خصال معشوق آیتی از رحمت است. این بیت نشان‌دهندهٔ عشق و رنج حافظ است.

4.کی عطرسای مجلس روحانیان شدی / گل را اگر نه بوی تو کردی رعایتی:
در این بیت، حافظ از معشوق می‌پرسد که چگونه عطر او مجلس روحانیان را معطر کرده است. او می‌گوید که اگر بوی معشوق نبود، گل نیز رعایت نمی‌شد. این بیت نشان‌دهندهٔ تأثیر معشوق بر همه چیز است.

5.در آرزوی خاک در یار سوختیم / یاد آور ای صبا که نکردی حمایتی:
حافظ در این بیت از آرزوی خاک درِ معشوق (یار) سخن می‌گوید و می‌گوید که در این راه سوخته است. او از صبا (باد) می‌خواهد که یادآور شود که هیچ حمایتی نکرده است. این بیت نشان‌دهندهٔ اشتیاق و رنج حافظ است.


 معنی و تفسیر بیت های پایانی:

6.ای دل به هرزه دانش و عمرت به باد رفت / صد مایه داشتی و نکردی کفایتی:
در این بیت، حافظ به دل خود خطاب می‌کند و می‌گوید که دانش و عمرت به باد رفت و با وجود داشتن صدها مایه، کفایتی نکردی. این بیت نشان‌دهندهٔ حسرت حافظ بر عمر و دانشی است که به هدر رفته است.

7.بوی دل کباب من آفاق را گرفت / این آتش درون بکند هم سرایتی:
حافظ در این بیت از درد دل خود سخن می‌گوید و می‌گوید که بوی دل کباب او (درد درونی‌اش) همه جا را گرفته است. او می‌گوید که این آتش درون حتی می‌تواند سرایتی (شعری) خلق کند. این بیت نشان‌دهندهٔ شدت درد عشق است.

8.در آتش ار خیال رخش دست می‌دهد / ساقی بیا که نیست ز دوزخ شکایتی:
در این بیت، حافظ می‌گوید که اگر خیال معشوق (رخش) در آتش دست می‌دهد، پس ساقی بیا که از دوزخ شکایتی نیست. این بیت نشان‌دهندهٔ این است که حتی آتش عشق بهتر از فراق است.

9.دانی مراد حافظ از این درد و غصه چیست / از تو کرشمه‌ای و ز خسرو عنایتی:
حافظ در این بیت از درد و غصه‌های خود سخن می‌گوید و می‌گوید که مراد او از این درد و غصه، یک کرشمه از معشوق و عنایتی از خسرو (خدا یا پادشاه) است. این بیت نشان‌دهندهٔ آرزوی وصال و لطف معشوق است.


غزلیات حافظ شیرازی – ادبستان شعر پارسی

واژگان دشوار : مصراع بیت ها ابیات تحلیل بررسی همراه با معنا مفهوم شعر شرح کامل.

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها