سحر به بوی گلستان دمی شدم در باغ-همراه با معنی و تفسیر

سحر به بوی گلستان دمی شدم در باغ


حافظ-غزل شماره 295

 

سحر به بوی گلستان دمی شدم در باغ

که تا چو بلبل بیدل کنم علاج دماغ

به جلوه ی گل سوری نگاه می‌کردم

که بود در شب تیره به روشنی چو چراغ

چنان به حسن و جوانی خویشتن مغرور

که داشت از دل بلبل هزار گونه فراغ

گشاده نرگس رعنا ز حسرت آب از چشم

نهاده لاله ز سودا به جان و دل صد داغ

زبان کشیده چو تیغی به سرزنش سوسن

دهان گشاده شقایق چو مردم ایغاغ

یکی چو باده پرستان صراحی اندر دست

یکی چو ساقی مستان به کف گرفته ایاغ

نشاط و عیش و جوانی چو گل غنیمت دان

که حافظا نبود بر رسول غیر بلاغ

 


معنی و تفسیر بیت های نخستین

1. سحر به بوی گلستان دمی شدم در باغ / که تا چو بلبل بیدل کنم علاج دماغ:
حافظ در این بیت بیان می‌کند که در سحرگاه به بوی گلستان به باغ رفته است تا مانند بلبل بیدل (عاشق) درمانی برای درد سر (غم) خود پیدا کند. این بیت نشان‌دهنده‌ی این است که طبیعت و زیبایی آن می‌تواند درمانی برای غم‌های انسان باشد.

2. به جلوه ی گل سوری نگاه می‌کردم / که بود در شب تیره به روشنی چو چراغ:
در این بیت، حافظ بیان می‌کند که به جلوه‌ی گل سوری (گل سرخ) نگاه می‌کرده است که در شب تیره مانند چراغ می‌درخشید. این بیت نشان‌دهنده‌ی این است که زیبایی گل‌ها می‌تواند در تاریکی‌ها نور امید باشد.

3. چنان به حسن و جوانی خویشتن مغرور / که داشت از دل بلبل هزار گونه فراغ:
حافظ در این بیت بیان می‌کند که گل به حسن و جوانی خود چنان مغرور بود که دل بلبل را از هزار گونه فراغ (رهایی) پر کرده بود. این بیت نشان‌دهنده‌ی این است که زیبایی و جوانی می‌تواند باعث شادی و رهایی شود.


معنی و تفسیر بیت های پایانی

4. گشاده نرگس رعنا ز حسرت آب از چشم / نهاده لاله ز سودا به جان و دل صد داغ:
در این بیت، حافظ بیان می‌کند که نرگس رعنا (زیبا) از حسرت آب (اشک) از چشم گشاده است و لاله از سودا (عشق) به جان و دل صد داغ (رنج) نهاده است. این بیت نشان‌دهنده‌ی این است که عشق و زیبایی با رنج و حسرت همراه است.

5. زبان کشیده چو تیغی به سرزنش سوسن / دهان گشاده شقایق چو مردم ایغاغ:
حافظ در این بیت بیان می‌کند که سوسن زبان خود را مانند تیغی برای سرزنش کشیده است و شقایق دهان خود را مانند مردم ایغاغ (پرگو) گشاده است. این بیت نشان‌دهنده‌ی این است که هر گل ویژگی‌های خاص خود را دارد.

6. یکی چو باده پرستان صراحی اندر دست / یکی چو ساقی مستان به کف گرفته ایاغ:
در این بیت، حافظ بیان می‌کند که یکی از گل‌ها مانند باده‌پرستان صراحی (ظرف شراب) در دست دارد و دیگری مانند ساقی مستان ایاغ (جام) به دست گرفته است. این بیت نشان‌دهنده‌ی این است که طبیعت پر از نمادهای عشق و مستی است.

7. نشاط و عیش و جوانی چو گل غنیمت دان / که حافظا نبود بر رسول غیر بلاغ:
حافظ در این بیت بیان می‌کند که نشاط و عیش و جوانی مانند گل را غنیمت بدان، زیرا حافظا، غیر از بلاغ (رساندن پیام) چیزی بر رسول (پیامبر) نیست. این بیت نشان‌دهنده‌ی این است که باید از لحظات شادی و جوانی لذت برد.


غزلیات حافظ شیرازی – ادبستان شعر پارسی

واژگان دشوار : مصراع بیت ها ابیات تحلیل بررسی همراه با معنا مفهوم شعر شرح کامل.

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها