امیر کرد مرا امتحان به خط و سخن

ایرج میرزا – قصیده شماره 26

امتحان خط و سخن

امیر کرد مرا امتحان به خط و سخن

به روزِ غرّه ی شوّال عید روزه شکن

به پایمردی دانش من امتحان دادم

چنان که گفت امیرم که مرحبا احسن

ز خط و شعر به هر کس غرامتی برسد

از این سپس همه تاوان او به گردن من

دهم به پارسی و تازی امتحان که بسی

کشیده ام پی تحصیل این دو رنج و محن

ندیده بالش راحت دوچار سال بوَد

برای کسب هنر یک دقیقه پهلوی من

کنون به جثه ی من بنده با قبول امیر

گمان مدار به فضل و هنر بوَد یک تن

به خورد و خواب نپرداختم که با خور و خواب

جوان نخواهد گشتن به قول مرد کهن

جوان چو رنج هنر را به خویش بپسندد

به راحتش برساناد خالق ذوالمنّ

کدام راحت زین خوبتر که همچو منی

همی سراید در محضرِ امیر سخن

گشاده باشد و گویا بود به مدح امیر

به صد هزار ادب مر مرا زبان و دهن

خدایگان امیران مهین امیر نظام

که اوست در همه فن همچو مردم یِکفن

ز خویش دور کند سیم و زر تو پنداری

کف کریمش با سیم و زر بود دشمن

به عید قربان تا سر بُرند قربانی

شکسته باد عدو را به حضرتش گردن

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها