اشعار هوشنگ ایرانی

 

شعر نخست:

اگر روزي آن غار فرو ريزد

به کجا پناه خواهند برد؟

به کجا پناه خواهند برد؟

اين مردمکهاي خون آلود

تارهاي حياتشان را بر کدام گور،گوشه خواهند بست؟

آرام باش شطِ دور دست

آرام باش.

تو هنوز چشمان بي حرکت و مضطربِ آن ماهي کوچک را

از دست نداده اي

انبانت را باز کن

ببين

آنها هنوز نگران اند

آرام باش شطِ دور دست

هنوز خروشِ ناخن هايي که دنيا را مي خراشند

وآن آتشي را که در تو باد جستجو مي کنند

خاموش شده است

آن آتشِ سياه خواهد آمد

و ني هاي لرزان را خواهد خرد کرد

خواهد کوبيد

خواهد نابود کرد

آرام باش . . . بلند ترين موج

آرام باش در آن هنگام

که تو دستِ نابود کننده ات را پايين آوردي

اين تخته پاره هاي نقاب پوش عريان خواهند شد

و چه چشمانِ گستاخي

که ازشرم فرو خواهند ريخت .

آرام باش . . . طوفانِ نا آشنا

اين غبارها پَستي خواهند گرفت

اين برج هاي عاج به گردابها خواهند رسيد

رقصِ خشم انگيزِ برگ هاي خشک خواهد ايستاد

و پاهاي عظيمِ آن سايه ي نزديک شده

که در خود خورشيد ها پنهان دارد…

کوره ي منتظر

زيرِ اين آرامشِ شِکننده

پتک هاي عصيان را سنگين تر کن

و چشمِ شعله ورت را

آن چشمي که پَستي ها و رياها را فاش خواهد ساخت


شعر دوم:

آنگاه که کلام گفته شد

و راه به انتها رسید

و دندانهای پوسیده فرو ریختند

من برخواهم خاست و نوای گمشده ام را جستجو خواهم کرد

آنگاه که ابدیت بر لحظه ها پیشی گرفت

و سومین فرمانروایی آغاز کرد

و شب فرا رسید

من بار خواهم یافت و راز را آشکار خواهم کرد

آنگاه که رفتارها زدوده شد

و مرزها نیستی پذیرفت

و پوشش ها بیهوده گردید

من حریم را خواهم شکست و درها را خواهم گشود.


شعرسوم:

حیات مرا مرداب های بی پایان فراگرفته است

و شکنجه ی ریاها و پستی ها از هیچ سو مرا ارام نمی گذارد

صحرای جستجو را اقیانوس های سراب فرو برده است

و اشک های تمساح تهی ها  پله ها را یک به یک سرنگون می سازد

اما، با این همه، ایستادگی خواهم کرد

و ان هنگام عظیم را انتظار خواهک کشید.

ای سرود تنهایان

ای رنج رهاننده

با تو ایستاده ام و با تو فرو خواهم افتاد

بگذار سنگینی کوهها هرگز مرا رها نکند

بگذار جادوی ابوالهل ناگشوده ماند

و عصیان انتیگون در دخمه ها نابودی پذیرد.

من از پای نخواهم نشست

و هنگام آخرین را، انتظار خواهم کشید

ای سرود تنهایان

ای رنج رهاننده

با تو ایستاده ام و با تو فرو خواهم افتاد


واژگان کلیدی:اشعار هوشنگ ایرانی،نمونه شعر هوشنگ ایرانی،شعر سپید هوشنگ ایرانی،شاعر هوشنگ ایرانی،شعری از هوشنگ ایرانی،یک شعر از هوشنگ ایرانی،شعرهای هوشنگ ایرانی،شاعر همدان،شعر نو هوشنگ ایرانی،مترجم نقاش و روزنامه نگار .

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها