اشعار سنجر کاشانی

 

شعر نخست:

در دل پیر و جوان،هنگامه ی عشق است گرم

از تو پیدا و نهان،هنگامه ی عشق است گرم

ما همه پروانه ی شوقیم و کویت انجمن

هم چو شمع اندر میان هنگامه ی عشق است گرم

شمع من بازار یوسف پیش از این چون گرم بود

از تو امروز آن چنان هنگامه ی عشق است گرم

کرده شمع استخوانم را هما پروانگی

بر سر خاکم همان هنگامه عشق است گرم

در مزاج عشق سنجر نیست پیری هیچ وقت

در بهار و در خزان هنگامه ی عشق است گرم


شعر دوم:

ای کشته باد دامنِ حسنت چراغ ها

آشفته بوی سنبل زلفت دماغ ها

حال دلم ز چاک گریبان قیاس کن

بتوان شنید بوی گل از کوچه باغ ها

دانم که آفتاب نیاید برون به شب

از دیده چند در رهت آرم چراغ ها؟

خونین ز زخم خار پر و بال بلبلان

دریای گلبن است گل افشان زاغ ها

سنجر چو شیشه،سجده ی شکری ضرورت است

سرشار گشته ایم ز می چو ایاغ ها


شعر سوم:

همه تن زآتش دل چو چنار در گرفتم

ز دلم خبر نداری،ز دلت خبر گرفتم

ز لب شکر خروشت به هزار حیله امشب

دل و جان گرو نهاده،دهنی شکر گرفتم

شجر کدام باغم من خسته دل که هرگز

نه ز آب ریشه بستم،نه ز شعله در گرفتم

ز دراز آرزویی منِ دست کوته آخر

نه تو را به بر گرفتم،نه دل از تو بر گرفتم

پر و بال می نمودم،چو تذرو بوستانی (۱)

تو چو برفروختی رخ،کم بال و پر گرفتم

دل صد هزار بلبل ز خراش غصه خون شد

دو سه ساغری که با گل به دم سحر گرفتم

هوس تو گفتم از سر بنهم چو خط براری

چو خطت برآمد آخر،هوس دگر گرفتم

دم واپسین زلیخا به همین ترانه دم زد

که به جذبه ی محبت،پسر از پدر گرفتم

به تلاش کوش سنجر نشوی به این تسلی

که ز فُرقدان و جوزا کُله و کمر گرفتم (۲و۳)


شعر چهارم:

روزی که حکم قسمت سور و عزا رسید

فرهاد نیل برد و به خسرو حنا رسید (۴)

نگذاشت دست شوق درستی هیچ جا

چندان که کار چاک به بند قبا رسید

با شوق داشتم همه شب جنگ در گریز

تا های و هوی لشکر صبر از قفا رسید

از گریه چشم باختم و خنده رو نداد

نه زعفران به دادم و نه توتیا رسید(۵)

سنجر نداد خامه ی شکرفشان ز دست

تا نیشکر به نرخ نی بوریا رسید


شعر پنجم:

نخست روز که با عشقم آشنایی شد

میانه ی من و آسودگی جدایی شد

گرم زمانه ز بام فلک به زیر انداخت

شکسته های مرا عشق مومیایی شد

به جز من که بسته پرم،عنکبوت دام تند

چه شد که از قفسم فرصت رهایی شد؟

شکسته ناخن بخستم ز بن،چه شد سنجر

که عمر من همه حرف گره گشایی شد


شعر ششم:

روزم به غم گذشت،شبم غمگسار باد

ز اشکم چمن شکفت،لبم خنده زار باد

چون آفتاب سرزده  آید به خانه ام

این منتم به خویش ز شب های تار باد

تسبیح صبح و وِردِ شبم گشته این دعا

کاین حسن و عشق تا به ابد برقرار باد

هر کسی که قطره ای نچشید از شراب غم

از نشاه ی محبت او در خمار باد

گلچینی نظاره ی آن آفتاب صبح

سنجر نصیب دیده ی شب زنده دار باد


واژگان دشوار:  ۱- تذرو:قرقاول.  ۲- فرقدان:دو ستاره نزدیک قطب شمال که از صورت دب اصغر هستند.  ۳- جوزا:یکی از صور منطقه البروج که به شکل توام هستند،سومین ماه از ماه های دوازده گانه برابر با خرداد.  ۴- نیل:ماده ای است آبی رنگ که از درختچه ی نیل به دست می آید.از این ماده جهت نقاشی و خوش رنگ کردن لباس های سفید استفاده می گردید.  ۵- توتیا:اکسید طبیعی و ناخالص روی که به عنوان گند زدایی بسیار قوی شناخته می شده و محلول رقیق آن برای شست و شوی مخاط و پلک به کار می رفته است.


واژگان کلیدی: محمد هاشم سنجر کاشانی،اشعار سنجر کاشانی،نمونه شعر سنجر کاشانی،شاعر سنجر کاشانی،شعرهای سنجر کاشانی،شعری از سنجر کاشانی،یک شعر از سنجر کاشانی،غزل سنجر کاشانی،غزلیات سنجر کاشانی،غزل های سنجر کاشانی،غزلی از سنجر کاشانی،اشعاری از دیوان سنجر کاشانی،اثری از آثار سنجر کاشانی،گزیده گلچین گزینه اشعار ناب و عاشقانه سنجر کاشانی،کلمه ها کلمات واژه های سخت و مشکل دیوان سنجر کاشانی،سنجر کاشی،سنجر کاشاني،سنجر کاشي،میر سنجر کاشی.

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها