شعری از یوسف ابوعلی نژاد

 

رسیده ام به غریبی که رخ نداده هنوز

و اتفاق عجیبی که رخ نداده هنوز

و جرم تازه ی از پیش متهم شده ام

گناه گندم و سیبی که رخ نداده هنوز

میان چشم من و تو کسی لگد کوبید

به عشق، حس نجیبی که رخ نداده هنوز

هنوز منتظرم من اگر چه می افتد

دلم به دام فریبی که رخ نداده هنوز

به احتمال قوی مرگ در کمین من است

و خواب های مهیبی که رخ نداده هنوز

و باز دست پر از خالی ام هجوم آورد

به سمت ” امّ یُجیبی ”  که رخ نداده هنوز

دوباره از پس این روزهای در به دری

چه مانده است نصیبی که رخ نداده هنوز؟


واژگان کلیدی:اشعار یوسف ابوعلی نژاد،نمونه شعر یوسف ابوعلی نژاد،شاعر یوسف ابوعلی نژاد،شعرهای یوسف ابوعلی نژاد،شعری از یوسف ابوعلی نژاد،یک شعر از یوسف ابوعلی نژاد،غزل یوسف ابوعلی نژاد،غزلیات یوسف ابوعلی نژاد،غزل های یوسف ابوعلی نژاد،غزلی از یوسف ابوعلی نژاد،يوسف ابوعلي نژاد.

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها