اشعار کرامت یزدانی

تو که باشی

من که هیچ !

فنج‌های قفس هم

عاشق می‌شوند !

 

*****

ملالی نیست

من و یک بغل واژه

با خیال تو مشغولیم .

 

*****

بوسه‌های باران را

یک نفس سر می‌کشم

می‌دانم تو در باران می‌رقصی

دور از چشم مردم این شهر !

*****

امشب نیز

به خواب پناه خواهم برد

از این همه اندوه

ولی بی تو

مگر من خواب دارم؟‍


واژگان کلیدی : اشعار نمونه شعر شاعر شعرهای شعری از یک شعر از شعر کوتاه کرامت يزدانی اشک.

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها