شعر نخست:
تو که منظور منو از چشام می فهمی
حرفمو اونجوری که من می خوام می فهمی
تو که انگار منو بهتر از خودم می شناسی
تو که حالا بیشتر از خودت رو من حساسی
همین که هستی باش به این قشنگی باش
من عشقتو خواستم و می خوام با هم سختی هاش
همین که هستی باش به این قشنگی باش
من عشقتو خواستم و می خوام با هم سختی هاش
دیوونم دیوونم که دارم کارو به این جا می کشونم
می دونم می دونم که تو هم فهمیدی برات دیوونم
دیوونم دیوونم که دارم کارو به این جا می کشونم
می دونم می دونم که تو هم فهمیدی من برات دیوونم
همین که هستی باش به این قشنگی باش
من عشقتو خواستم و می خوام با هم سختی هاش
همین که هستی باش به این قشنگی باش
من عشقتو خواستم و می خوام با هم سختی هاش
همین که هستی باش به این قشنگی باش
من عشقتو خواستم و می خوام با هم سختی هاش
همین که هستی باش به این قشنگی باش
من عشقتو خواستم و می خوام با هم سختی هاش
شعر دوم:
چیزی نمونده بود تا دلهره بره
تا با چشاش به من از عاشقی بگه
چیزی نمونده بود تا عاشقش کنم
چیزی نمونده بود تنها فقط یکم
فکر کردم بعد از این دنیا تو دستای ماست
فکر کردم می شه ازش بیشتر از اینا خواست
اما تموم شد برای اون چه زود
سهمم از زندگی به خدا این نبود
فکر کردم بعد از این دنیا تو دستای ماست
فکر کردم می شه ازش بیشتر از اینا خواست
اما تموم شد برای اون چه زود
سهمم از زندگی به خدا این نبود
من عاشقش ولی تقدیر سد رام
از کی به جز خودش اون باید بخوام
میمیرم از سکوت حرفی بهم بزن
یک کلمه بگو پس کو بهشت من
فکر کردم بعد از این دنیا تو دستای ماست
فکر کردم می شه ازش بیشتر از اینا خواست
اما تموم شد برای اون چه زود
سهمم از زندگی به خدا این نبود
فکر کردم بعد از این دنیا تو دستای ماست
فکر کردم می شه ازش بیشتر از اینا خواست
اما تموم شد برای اون چه زود
سهمم از زندگی به خدا این نبود
شعر سوم:
هیشکی این جوری که من دوسِت دارم دوسِت نداره
که بمیره واسه دوست داشتنتو به روت نیاره
همه حسمو عشقمو قلبمو همه فکرمو ذکرمو ذهنمو
همه شوقمو زوقمو روحمو از این لحظه می دم به دستای تو
همه اخمتو زخمتو دردتو همه شرمتو ترستو لرزتو
همه بغضتو شکتو اشکتو می گیرم دیگه از تو و حس تو
هیشکی این جوری که من دوسِت دارم دوسِت نداره
که بمیره واسه دوست داشتنتو به روت نیاره
هیشکی این جوری که من دوسِت دارم دوسِت نداره
که بمیره واسه دوست داشتنتو به روت نیاره
تو رو می خوام با یه حس عجیبی تو دنیا نیست برای تو رقیبی
برام به تنهایی خودت یه دنیایی تنها نذار عاشقتو تو این تنهایی
تو رو می خوام با یه حس عجیبی تو دنیا نیست برای تو رقیبی
برام به تنهایی خودت یه دنیایی تنها نذار عاشقتو تو این تنهایی
هیشکی این جوری که من دوسِت دارم دوست نداره
که بمیره واسه دوست داشتنتو به روت نیاره
هیشکی این جوری که من دوسِت دارم دوست نداره
که بمیره واسه دوست داشتنتو به روت نیاره
شعر چهارم:
دوری نکن ازم حتی به یک قدم
باور نمی کنی من عاشقت شدم
هر چیزی غیرِ تو معمولی ِبرام
دنیای حسمی حتی اگه نخوام
من عاشقت شدم،تو هم بگو به من
با من نفس بکش،با من قدم بزن
دوس داشتنی تر و جذاب تر نشو
از این تو ذهن من کمیاب تر نشو
وقتش رسیده که سمت دلم بیای
من توی قلبتم حتی اگه نخوای
بیرون کن از سرت فکرای دیگه رو
بحثو عوض نکن ،تو حاشیه نرو
من عاشقت شدم،تو هم بگو به من
با من نفس بکش،با من قدم بزن
شعر پنجم:
دوری نکن ازم حتی به یک قدم
باور نمی کنی من عاشقت شدم
هر چیزی غیرِ تو معمولی ِبرام
دنیای حسمی حتی اگه نخوام
من عاشقت شدم،تو هم بگو به من
با من نفس بکش،با من قدم بزن
دوس داشتنی تر و جذاب تر نشو
از این تو ذهن من کمیاب تر نشو
وقتش رسیده که سمت دلم بیای
من توی قلبتم حتی اگه نخوای
بیرون کن از سرت فکرای دیگه رو
بحثو عوض نکن ،تو حاشیه نرو
من عاشقت شدم،تو هم بگو به من
با من نفس بکش،با من قدم بزن
شعر ششم:
یه رازی هست میون ما بین من و تو وخدا
واسه همین وقت سفر ازت نپرسیدم چرا؟
تو آسمون بی کسی عشقت مثل ستاره بود
رفتی و من خوب می دونم این تنها راه چاره بود
تور سپید بخت تو عزیزم می خوام ببینم رو موی قشنگت
خوشبختی تو آرزوی منه قربون اون دل همیشه تنگت
گذشتن از اون همه عشق برای من ساده نبود
با آنکه پرپر می زدم باید می رفتی دیر یا زود!
دیگه واسه تموم عمر می گذرم از خواستن تو
یه چیزی شبیه معجزه است از این به بعد دیدن تو
تور سپید بخت تو عزیزم می خوام ببینم رو موی قشنگت
خوشبختی تو آرزوی منه قربون اون دل همیشه تنگت
برو برو عزیز رفتنی جاتو به دنیا نمی دم
خیالت آسوده باشه راز تو هیچ جا نمی گم
واژگان کلیدی: اشعار مهدیه عرب،نمونه شعر مهدیه عرب،شاعر مهدیه عرب،شعرهای مهدیه عرب،شعری از مهدیه عرب،یک شعر از مهدیه عرب،شعر سنتی مهدیه عرب،ترانه ای از مهدیه عرب،ترانه های مهدیه عرب،ترانه های زیبا،ترانه ای عاشقانه.