ای بت چین ای بلای جان خط و خالت

وفایی مهابادی – غزل شماره 26

ای بت چین ای بلای جان خط و خالت

داد ز بیداد پادشاه جمالت

من چه دهم شرح غصه ی شب هجران

ای من و هجران فدای روز وصالت

بس که ز مهر رخ تو ناله کشیدم

کاستم از غم چو ابروان هلالت

باورت ار نیست در فراق تو مردم

شاهد ما حضرت جناب خیالت

بر من و بر دل به چشم لطف نگاهی

ای من و دل فدای چشم غزالت

سوخت مرا آتش فراق تو مگذار

دست من و دامن جناب وصالت

کشتن عاشق اگر مراد تو باشد

خون “وفایی” هزار بار حلالت

 

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها