صد حیف از محبت بیش از قیاس ما

وحشی بافقی- غزل شماره 22

صد حیف از محبت بیش از قیاس ما

با بی وفایِ حقّ وفا ناشناسِ ما

بودی به راه سیل بسی به که راه او

طرحِ بنایِ عشقِ محبت اساسِ ما

عیبش کنند ناگه و باشد به جایِ خویش

گو دور دار اطلسِ خویش از پلاس ما

ما را به دست رشک مده خود بکش به جور

این است از مروت تو التماس ما

کفرانِ نعمتش سببِ قحطِ وصل شد

زینش بتر سزاست دلِ ناسپاس ما

ترسم که نایدش به نظر بند پاره نیز

دارد اگر نگاه تو زین گونه پاس ما

وحشی ازین عزا به درآییم ، تا به کی

باشد کهن پلاسِ مصیبت لباسِ ما؟

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها