چه گویمت که چه با جانم اشتیاق نکرد

وحشی بافقی- غزل شماره 126   

چه گویمت که چه با جانم اشتیاق نکرد

چه کارها که به فرمودهٔ فراق نکرد

زمانه وصل ترا صد سبب مهیّا ساخت

ولی چه سود که اقبالم اتّفاق نکرد

هزار نقشِ وفاقم نمود ظاهرِ بخت

ولیک باطنِ خود ساده از نفاق نکرد

کلید دار عنایت وسیله‌ها انگیخت

ولیک بخت بدم با تو هم وثاق نکرد

چه ذوق از اینهمه تَنگِ شکر، که بخت گشود

چو دفع تلخی هجر تو از مذاق نکرد

شد از فراق به یک ذرّه صبر راضی و نیست

کسی که طاقتِ او را غمِ تو طاق نکرد

مذاق وحشی و این درد و غم که ساقیِ وقت

نصیب ساغر ما بادهٔ رواق نکرد

 

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها