چشم مرا بستند
در گیر و دار کشف رمز صبح
آزادی و من ، من و انسان
هر سه را بردند پوتین ها
یک ماه حتی نور را …
تاریخ هم
در آن فضا فرسود .
میدان آزادی زنی زیبا
میان دود و ماشین ها
سربازها هم عکس می گیرند
با این زن و می خوابند
اما اگر یک قدم بردارد او
له میشود زیر …
چشم مرا بستند
اما هی کبوترهای آزادی … .
واژگان کلیدی:اشعار هادی خوانساری،نمونه شعر هادی خوانساری،شاعر هادی خوانساری،شعرهای هادی خوانساری،شعری از هادی خوانساری،یک شعر از هادی خوانساری،شعر نو هادی خوانساری.