بازی بودم پریده از عالم راز

مولانا – کلیات شمس تبریزی

رباعی شماره 947

بازی بودم پریده از عالم راز

تا بو که برم ز شیب صیدی به فراز

اینجا چه نیافتم کسی را دمساز

زان در که بیامدم برون رفتم باز

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها