دیده را آینه ی روی شهی باید کرد

حاج ملاهادی سبزواری – غزل شماره 75

دیده را آینه ی روی شهی باید کرد

سینه را جلوه گه مهر و مهی باید کرد

دل خود تنگ ز غنچه دهنی باید ساخت

روز خود تیره ز زلف سیهی باید کرد

خاطر خویش پریشان ز پریشان مویی

دل شکسته ز شکست کلهی باید کرد

مصر دل بایدت از بهر عزیزی آراست

یوسف جان به در از قعر چهی باید کرد

تا بکی معتکف کاخ هوس باید بود

کاروان رفت دلا رو به رهی باید کرد

ای که از مهر رخ توست فروغ دو جهان

فکر بهبودی بخت تبهی باید کرد

خواجگان را به غلامان نظری باید بود

محتشم را به حشم رحم گهی باید کرد

سرگران این همه با ناز نمی باید رفت

به شهید ره خود هم نگهی باید کرد

نار اسرار چو نور است ازآن رو که ازوست

طاعتی گر ننمودی گنهی باید کرد

 

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها