تا کی ز غمت ناله و فریاد توان کرد

حاج ملاهادی سبزواری – غزل شماره 71

تا کی ز غمت ناله و فریاد توان کرد

ز افتاده به کنج قفسی یاد توان کرد

آغوش و کنار از تو نداریم توقع

از نیم نگاهی دل ما شاد توان کرد

رخش ستم اینقدر نباید که بتازی

گیرم که به ما این همه بیداد توان کرد

زاهد چه دهی پند که ما از می لعلش

نی همچو خرابیم که آباد توان کرد

ای آن که به دست تو سررشته ی خلقی است

یک رشته به پا طایری آزاد توان کرد

ای نور خدا گویم اگر سوء ادب نیست

دیگر ز کجا مثل تو ایجاد توان کرد

جانی و دلی روح روانی همه آنی

از مشت گلی این همه بنیاد توان کرد

آورد هجومی به سرم خیل همومی

ساقی به یکی ساغرم امداد توان کرد

یک ره ننمودی نظر اسرار حزین را

گم کرده رهی را به ره ارشاد توان کرد

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها