از آن زلف پریشانیم چون سنبل پریشان‌ها

حاج ملاهادی سبزواری – غزل شماره 6

از آن زلف پریشانیم چون سنبل پریشان‌ها

وز آن چاک گریبانیم چاک اندر گریبان‌ها

چو یک معنی که پوشانی به گوناگون عباراتی

حجار پرتو رخساره ی جانانه شد جان‌ها

مریض کشور عشقم عجب نبود اگر باشد

مرا بالین ز خاره بستر از ریگ بیابان‌ها

نگردد گرد نعش زهرآلودم سگ کویت

ز بس بر جسم بیمارم زدی پر زهر پیکان‌ها

به خاطر آورید ای همدمان ناکامی ما را

چو بنشینید و می‌نوشید در طرف گلستان‌ها

مرا دامان پر از آلایش و دارم امید آن

که بخشایند جرم ما طفیل پاکدامان‌ها

چنان کارم ز عشق او به رسوایی کشید اسرار

که خوانند داستان ما به دستان در دبستان‌ها

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها