شورش عشق تو در هیچ سری نیست که نیست

حاج ملاهادی سبزواری – غزل شماره 43

شورش عشق تو در هیچ سری نیست که نیست

منظر روی تو زیب نظری نیست که نیست

نیست یک مرغ دلی کش نفکندی به قفس

تیر بیداد تو تا پر به پری نیست که نیست

ز فغانم ز فراق رخ و زلفت به فغان

سگ کویت همه شب تا سحری نیست که نیست

نه همین از غم او سینه ی ما صد چاک است

داغ او لاله صفت بر جگری نیست که نیست

موسیئی نیست که دعوی اناالحق شنود

ورنه این زمزمه اندر شجری نیست که نیست

چشم ما دیده ی خفاش بود ورنه تو را

پرتو حسن به دیوار و دری نیست که نیست

گوش اسرار شنو نیست وگرنه اسرار

برش از عالم معنی خبری نیست که نیست

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها