جرعه ی ما را ز لعل می پرستش مشکل است

حاج ملاهادی سبزواری – غزل شماره 35

جرعه ی ما را ز لعل می پرستش مشکل است

گوشه ی چشمی به ما از چشم مستش مشکل است

آنکه عالم را به تیغ بی نیازی قتل کرد

گر بیارد در حساب مزد دستش مشکل است

پسته ی تنگ دهانش نکته ی سر بسته ای ست

حرف ازآن سرّی که بر گل سرببستش مشکل است

عشق بی پروا کجا و عقل پر اندیشه کو

دام برچین کاین هما با ما نشستش مشکل است

گر برهمن بینی و گر اهرمن ور پارسا

آنکه نبوَد مست از جام الستش مشکل است

آنکه عالم را به مستوری کند شیدای خویش

چون درآید ساغر صهبا به دستش مشکل است

طایر دل را خلاصی نیست از دامت بلی

رستن مرغی که زلفت پای بستش مشکل است

وصف آن رخسار با اسرار هم زان یار دان

کان نمودی را که نبوَد بود، هستش مشکل است

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها