دور از شاه خراسان در بلا

حاج ملاهادی سبزواری – غزل شماره 22

دور از شاه خراسان در بلا

همچو ایوبم به کرمان مبتلا

آدم آسا از فریب آسمان

صرت من فردوس طوس را حلا

گر چه دارالفقر کرمان جنتی است

لیک در جنات سفلست و علا

ای صبا بگرفته دامانت مگر

خاک دامنگیر سخت این ولا

ای صبا از خطه ی کرمان گذر

بر خراسان چون خور آسان از ولا

پس به آن شیرین شهر آشوب گوی

خاک راهت دیده ی ما را جلا

پیش تو شیرینی کرمانیان

زیره در کرمان و پیش کان طلا

ای خور ثانی عجب عاشق کشی

سوختم از دوریت سنگین دلا

از خراسان بوی خون آید همی

الصلا ای خیل جانباز الصلا

چند الست ربکم لارا جواب

دارم از شکر لبت چشم بلا

کلب خود را یا بباید داد بار

یا نباید کلب خود خواند اولا

واگرفتی سایه ی خود از سرم

فکر اسرارت نداری مجملا

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها