مخفی بدخشی – مرثیه شماره 2
به مناسبت درگذشت شاه عبدالله یمگی بدخشی سروده شده است :
تا که گردون دون بود دوار
نکند بر مراد کسی رفتار
گر جهان گیری همچو اسکندر
عاقبت یک جوت نیاید کار
گر هنرمند و عاقل و داناست
گیرد آخر به خاک تیره قرار
شاه عبدالله آن جوان رشید
صاحب فضل و دانش و هوشیار
آن مدیر صدارت عظمی
از جهان رفت با دل افگار
مرگ هر نوجوان المناک است
خاصه مرد فقیه وصاحب کار
از بدخشان و جرم تا کابل
جمله بارید خون دل به کنار
کیست او تا نشد از این ماتم
دیده ی او ز اشک ها خونبار
کرد مخفی به آه و با افسوس
سال فوتش ز سوز دل تکرار
سنه هجرت رسول کریم
سیصد و شصت و هفت بود و هزار