ز بس که کرده خراب آن دو لعل می نوشم

مخفی بدخشی – غزل شماره 63

خط صفحه ی روی

ز بس که کرده خراب آن دو لعل می نوشم

نظر به جام شراب ار کنم رود هوشم

اگر وصال تو ای حوروش دهد دستم

نسیم روضه ی رضوان شود فراموشم

بر این امید که قاصد پیامت آرد باز

چو طره ی تو ز سر تا به پا همه گوشم

خوشم بدین که رقیبم به شکوه یاد کند

به محفلی که ز خاطر کند فراموشم

چو شب به صبح رسد هر نفس دهد یادم

ز شام زلف کج و صبح آن بناگوشم

شب و صال تو ای ماهرخ ز حیرانی

بسان آینه از یاد خود فراموشم

ز بس که چشم تو در کار سرمه تیز بود

کند به پیش تو در هر نگاه خاموشم

به یادم آمد و در پای سرو افتادم

نهال قامت آن دلبر قبا پوشم

هزار آیه ی قرآن ز بر کنم مخفی

به خط صفحه ی رویش رسم رود هوشم

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها