مخفی بدخشی – غزل شماره 55
شرط عشق
تا که دل سودا به خوبان کرده ایم
در قمار عشق تاوان کرده ایم
ناله و افغان نباشد شرط عشق
آتش اندر سینه پنهان کرده ایم
نیست یک اهل دل اندر روزگار
جا چو مجنون در بیابان کرده ایم
بوالعجب دیدیم اوضاع جهان
عقل را بر خویش حیران کرده ایم
مردمان را عیب جویی میکنیم
عیب های خویش پنهان کرده ایم
رشوه برما فرض عین و واجب است
نهی و منکر را چه آسان کرده ایم
مخفیا ما کی به بیدل می رسیم
پیروی از شعر دهقان کرده ایم