از کج‌نهاد سر نزند جز بیان کج

قصاب کاشانی – غزل شماره 87

از کج‌نهاد سر نزند جز بیان کج

کج می‌رود خدنگ برون از کمان کج

نتوان خموش ساخت زبان اهل کذب را

دشوار بسته در شود از آستان کج

ظاهر چو شد هوس نشود کار عشق راست

رهرو به منزلی نرسد از نشان کج

تا کی عنان به دست هوا و هوس دهی

بیرون ز راه افتی از این همرهان کج

از زیر آسمان برو ای دل که بیش از این

نتوان نشست در پس این سایبان کج

شد سرنگون ز سنگ حوادث چو شهپرم

قصاب اوفتادم از این آشیان کج

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها