گفتگویت در تبسم می‌کند شکر در آب

قصاب کاشانی – غزل شماره 30

گفتگویت در تبسم می‌کند شکر در آب

خورده بس لعل لبانت غوطه چون گوهر در آب

اصل معنی یافت چون عارف ز خط عارضت

از بغل آورد بیرون ریخت صد دفتر در آب

دل چو در خون می‌نشیند شوقش افزون می‌شود

مرغ آبی می‌زند از شوق آری پر در آب

طرفه دریاییست عشق دوست کز هر موجه‌ای

صد خطر رو می‌دهد تا افکنی لنگر در آب

گفتمت قصاب هیچ از گرمی محشر مترس

کی کنی تقصیر از ما ساقی کوثر در آب

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها