لب آن شوخ طالب علم خندان است در واقع

قصاب کاشانی – غزل شماره 205

لب آن شوخ طالب علم خندان است در واقع

چو باز این غنچه شد حالم گلستان است در واقع

سخن با آنکه او با من به لفظ خویش می‌گوید

نمی‌دانم چرا عالم پریشان است در واقع

به سر دستار می‌پیچد و من با خویش می‌گفتم

که بر گرد سرش گردیدن آسان است در واقع

میان او که در دست تصور در نمی‌آید

چرا در دست تصویر قلمدان است در واقع

اگر صد جان ستاند در عوض بوسی دهد زان لب

بده بستان عزیز من که ارزان است در واقع

نمک‌پاش است لعلش در تبسم بر جراحت‌ها

چه شورش‌ها در این کنج نمکدان است در واقع

اگر نه روی او قصاب را نور نظر باشد

چرا چون چشم قربان‌گشته حیران است در واقع

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها