هنوز چشم امیدم به رهگذاری هست

قدسی مشهدی- غزل شماره 99

هنوز چشم امیدم به رهگذاری هست

هنوز گونۀ زرد مرا غباری هست

نمی‌زنم مژه بر یکدگر ز حیرانی

هنوز چشم مرا دردِ انتظاری هست

حذر نکرد ز آهم سپهر و غافل از این

که در میانۀ این گرد هم سواری هست

مرا چو حادثه مخصوص گشت، دانستم

که روزگارِ مرا از من اعتباری هست

ز دیده خون دلم جوش می‌زند امشب

مگر بر آن سرِ کو چشمِ اشکباری هست؟

نصیب ما که درین گلشن آشیان داریم

اگرچه خرمن گل نیست، مشتِ خاری هست

ز موج خیزِ محبّت برون مرو قدسی

به خس گذار درین بحر اگر کناری هست

 

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها