نوای من چو ز صد پرده بر یک آهنگ است

قدسی مشهدی- غزل شماره 82

نوای من چو ز صد پرده بر یک آهنگ است

چه شد؟ که غنچۀ صد برگ او به صد رنگ است

ز کودکان نکند مرغِ روحِ مجنون رم

هنوز در دل دیوانه حسرت سنگ است

از آن چو شعله به یکبار در گرفته دلم

که تا به گردن شمع از فسردگی ننگ است

صدای تیشۀ فرهاد، بزم شیرین را

به از ترانۀ داود و نغمۀ چنگ است

به آب دیده چنان رنگ داده خون دلم

که خون دل به کَفَت چون حنای ‌بیرنگ است

اگر غلط نکنم، گوش سوی من دارد

که پیکِ ناله‌ام امروز سیر آهنگ است

چنان ز نسبت زلفت به شام تیره خوشم

که نور صبح بر آیینۀ دلم زنگ است

به بلبلان چمن ناز اگر کند، شاید

صبا که دامنِ برگ گُلیش در چنگ است

پی فریب تو قدسی به جلوه حاجت نیست

کرشمۀ نگهش را هزار نیرنگ است

 

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها