از خمار زخم، دل تا چند دردِ سر کشد

قدسی مشهدی- غزل شماره 194

از خمار زخم، دل تا چند دردِ سر کشد

چاک‌های سینه‌ام خمیازه بر خنجر کشد

انفعال خامی، از پروانه‌ام دارد خجل

آتشی کو تا مرا در سلکِ خاکستر کشد؟

ای جگر، یک سیل خون کم گیر از یک آبله

تا به کی منّت لب خشکم ز چشم تر کشد

عافیت دارد به تنگم ز اختلاطِ ساخته

کو بلا، تا همچو مشتاقان مرا در بر کشد

طبع قدسی با شراب عافیت دمساز نیست

بزمِ دردی کو که از دست بلا ساغر کشد

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها