قدسی مشهدی- غزل شماره 144
نظر بر آینه خوبان چو بی نقاب کنند
ز شوق، آینه را مضطرب چو آب کنند
مراد خلق ز یک دیدن تو حاصل شد
دگر نماند دعایی که مستجاب کنند
چه طالع است ندانم که صبحِ عاشق را
چو شام، پردۀ رخسارِ آفتاب کنند
به روزِ حشر نماند سیاه نامه کسی
اگر سیاهیِ بخت مرا حساب کنند
ز تیرگی نشمارند در حساب شبش
ز عمر، روز خوشم را گر انتخاب کنند