قدسی مشهدی- غزل شماره 125
جز خیال تو مرا در سرِ سودایی نیست
خون شود دل اگر از عشق تو شیدایی نیست
به ره کعبه فریبم مدهید از درِ دوست
عاشقان را هوس بادیه پیمایی نیست
همهجا جلوۀ معشوقِ حقیقی ست، ولی
هر تُنُک حوصله را چشمِ تماشایی نیست
وصل اگر میطلبی، یک جهتی کن که ز رشک
شمعِ ما را سرِ پروانۀ هرجایی نیست
طعنِ قدسی مزن ای زاهدِ ناموس پرست
هرکه عاشق شود، او را غم رسوایی نیست