طبیب من چه شد گر مهربان نیست؟

قدسی مشهدی- غزل شماره 110

طبیب من چه شد گر مهربان نیست؟

منِ بیمار را پروای جان نیست

غرور خضر، عاشق برنتابد

محبّت کم ز عمرِ جاودان نیست

نمی‌جوشند با هم ناتوانان

که با هم، موی را خون در میان نیست

به بیماری سپردم تن چو نرگس

که در عالم، طبیب مهربان نیست

ندارم بهره‌ای از مومیایی

شکستِ دل، شکستِ استخوان نیست

جهان چون بود و نابودش مساوی‌ست

چرا گوید کسی کاین هست و آن نیست؟

چنان افسرده خواهد روزگارم

که پنداری مرا در جسم، جان نیست

 

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها