شعری از قتیل لاهوری

ما را به غمزه کشت و قضا را بهانه ساخت

خود سوی ما نديد و حيا را بهانه ساخت

دستی به دوش غير نهاد از ره کرم

ما را چو ديد لغزش پا را بهانه ساخت

آمد برون خانه چو آواز ما شنيد

بخشيدن نواله، گدا را بهانه ساخت

رفتم به مسجد از پی نظاره رخش

دستی به رخ کشيد و دعا را بهانه ساخت

زاهد نداشت تاب جمال پری رخان

کنجی گرفت و ترس خدا را بهانه ساخت


واژگان کلیدی : اشعار،نمونه شعر،شاعر،شعرهای،شعری از،یک شعر از،غزل غزلیات غزل های غزلی از،قتيل لاهوري.

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها