بالای تو سرو است نه یک باغ نهال است

قاآنی شیرازی – سایر اشعار شماره 2

ترکیب بند

در ستایش والی یزد علی خان خلف امیر حسین خان نظام الدوله

بالای تو سرو است نه یک باغ نهال است

ابروی تو طاق است نه یک جفت هلال است

زلف تو شب است آن نه شبستان فراق است

روی تو گل است آن نه گلستان وصال است

یک زوج غزال است دو چشم تو نه حاشا

یک زوج کدام است که یک فوج غزال است

آن خلعت دیباست نه بل طلعت زیباست

آن دام خیال است نه بل دانه ی خال است

موی است میان تو نه مو محض گمان است

هیچ است دهان تو بلی صرف خیال است

گلگونه نخواهد رخ گلگون تو زنهار

گلگونه روا نیست بر آن گونه که آل است

رخسار تو تشنه است به دل بردن ما نه

دلهاست بر او تشنه که او آب زلال است

حسن تو به سر حد کمال است نه حاشا

گامی دو سه بالاترک از حد کمال است

سر خط جداییست خط سبز تو زنهار

سرخط خداییست که این حد جمال است

گویی که خوری باده بلی این چه حدیث است

پرسی که دهم بوسه نعم این چه سؤال است

تا روی تو پیرامن موی تو ندیدم

اقرار نکردم که ملک را پر و بال است

غمگین مشو ار وصف جمال تو نکردم

کز وصف تو میر جهان ناطقه لال است

 

میری که بود حافظ زندان سکندر

وز حکم مَلک مُلک سلیمانش مسخر

 

روی تو بهار است نگارا نه بهشت است

همشیره ی حور است نه فرزند فرشته است

در طینت تو کرده خدا دل عوض گل

وانگه به دل آب به مهتاب سرشته است

زلف تو عبیرست نه عودست نه دود است

جعد تو کمندست نه بندست نه رشته است

روی تو رسیدست به سر حد نکویی

نی نی که از آن حد قدمی چند گذشته است

بیناست خرد لیکن در عشق تو کور است

زیباست بهشت اما با حسن تو زشت است

زلفین تو گر تیره نماید عجبی نیست

کز تابش خورشید جمال تو برشته است

باید که ز خط حسن تو بیرون ننهد پای

من خوانده ام آن خط که به روی تو نوشته است

در عهد تو خورشید کس از سایه نداند

کاو نیز شب و روز به دنبال تو گشته است

در بزم تو ره نیست ز بس خسته که بسته است

در کوی تو جانیست ز بس کشته که پشته است

گویی که خدا چون دل بدخواه خداوند

در طینت تو تخم وفا هیچ نکشته است

 

آن کس که به دل مهر خداوند ندارد

بالله که علاجی به جز از بند ندارد

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها