شاهی که بر سرست ز لولاک افسرش

قاآنی شیرازی – سایر اشعار شماره 13

ترکیب بند

در منقبت رسول اکرم حضرت محمد (ص)

شاهی که بر سرست ز لولاک افسرش

تشریف کبریاست ز دادار در برش

گیهان و هر که در وی نقشی ز قدرتش

گردون و هر چه در وی حرفی ز دفترش

اقبال و بخت پیر و عضبا ور فرفش

خورشید و ماه خادم شبیر و شبّرش

شام ابد جنیبه ی موی مجعدش

صبح ازل طلیعه ی روی منورش

شب چهره ی سیاه بلال مؤذنش

مه غره ی جبین براق تکاورش

موجی بود فلک ز محیط عنایتش

فوجی بود ملک ز سپاه مظفرش

قلبی بود مجسم فرخنده قالبش

روحی بود مصور زیبنده پیکرش

گردون مجله ای است بر اثبات معجزش

گیهان محله ای است ز اقطاع کشورش

در ژرف بحر قدرت قدرش سفینه ای است

کافلاک بادبان بود و خاک لنگرش

کرد ار همی سلیمان تسخیر دیو و دد

او گشت صدهزار سلیمان مسخرش

از کردگار ملک رسالت مفوضش

از کارساز تاج ولایت مقررش

خاک سیاه چرده غباری ز موکبش

چرخ کبود جامه دخانی ز مجمرش

با یک جهان سعادت جبریل خادمش

با یک فلک شرافت میکال چاکرش

بر چرخ هر چه انجم کیلی ز خرمنش

بر خاک هر چه مردم خیلی ز لشکرش

بحر محیط آبی از جوی رحمتش

مهر منیر تابی از روی انورش

طاقیست قدر او که بود شمس شمسه اش

طوقیست حکم او که بود چرخ چنبرش

گویی سپهر از چه ز جیب جلالتش

بویی بهشت از چه ز خلق معطرش

صبح سپید آیت روی مبارکش

شام سیاه حجت موی معنبرش

شهروزه ای به درگه سلطان انجمش

فیروزه ای ز خاتم گردون اخضرش

خشتی ز سقف ایوان گردون عالیش

میخی ز نعل یکران خورشید خاورش

آنی ز دور بعثت دهر مخلدش

نانی بخوان دعوت چرخ مدورش

هر هشت باغ رضوان نامی ز مجلسش

هر چار جوی جنت دردی ز ساغرش

گر بی ولای او به بهشتم صلا زنند

نفرین کنم به حوری و غلمان و کوثرش

ور با هوای او شودم جای در جحیم

بر من خلیل وار دمد گل ز آذرش

تا بر خط خطایم خط خطا کشد

سوگند می دهم به خداوند قنبرش

 

با اینهمه گناه نی ام ناامید ازو

خواهم سیاه نامه ی خود را سپید ازو

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها