دلم امروز چون قمری سر نالیدنی دارد

فرخی یزدی – غزل شماره 92

دلم امروز چون قمری سر نالیدنی دارد

مگر آن سرو قد فردا به خود بالیدنی دارد

چو من در این چمن جز غنچه دلتنگی نشد پیدا

که در شب گر خورد خون صبحدم خندیدنی دارد

ز حسن بی بقا ای گل مکن خون در دل بلبل

که دست انتقام باغبان گل چیدنی دارد

رمیدن دید بس در زندگانی این دل وحشی

به مرگ ناگهانی میل آرامیدنی دارد

دلم از دیدن نادیدنی ها کی شود غمگین

که این نادیدنی های جهان هم دیدنی دارد

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها