سر خط عاشقی را روز الست دادم

فرخی یزدی – غزل شماره 169

سر خط عاشقی را روز الست دادم

ننهاده پا در این راه سر را ز دست دادم

تو با کمان ابرو دل را نشانه کردی

من هم به دست و تیرت، جان ناز شست دادم

عیبم مکن به سستی کز حربه ی درستی

این نادرست ها را آخر شکست دادم

تا چشم و ابرویت را پیوسته دادم الفت

تیغ هزار دم را در دست مست دادم

در بند طره ی دوست دادم به سادگی دل

غافل که جان خود را زین بند و بست دادم

ای لعبت سپاهی از جان من چه خواهی

تو آنچه بود بردی من آنچه هست دادم

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها