فرخی یزدی – غزل شماره 135
گر در طلب اهل دلی همدم ما باش
سلطانی اگر می طلبی یار گدا باش
گر درصدد خواجگی کون و مکانی
با صدق و صفا بنده ی مردان خدا باش
خواهی چو بر آن طره ی آشفته زنی چنگ
چون شانه سراپا همه جا عقده گشا باش
گر مغبچه ی میکده ای شوخ ختا شو
ور معتکف مدرسه ای شیخ ریا باش
تا بدر درخشان شوی از سیر تکامل
همچون مه نو لاغر و انگشت نما باش
در بادیه ی عشق اگر پای گذاری
اول قدم آماده ی صد گونه بلا باش