می پرستانی که از دور فلک آزرده اند

فرخی یزدی – غزل شماره 105

می پرستانی که از دور فلک آزرده اند

همچو خم از ساغر دل دورها خون خورده اند

نیست حق زندگی آن قوم را کز بی حسی

مردگان زنده بلکه زندگان مرده اند

در بر بیگانه و خویشند دایم سرفراز

بهر حق خویش آن قومی که پا بفشرده اند

فارسان فارس را پای فرس گر لنگ نیست

اهل عالم از چه زیشان گوی سبقت برده اند

دوده ی سیروس را یارب چه آمد کاینچنین

بیدل و بیخون و سست و جامد و افسرده اند

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها