بخت نافرجام اگر با عاشقان یاری کند

رهی معیری – غزلیات

شماره 59

پیر هرات ( 1 )

بخت نافرجام اگر با عاشقان یاری کند

یار عاشق سوز ما ترک دلازاری کند

بر گذرگاهش فرو افتادم از بی طاقتی

اشک لرزان کی تواند خویشتن داری کند؟

چاره ساز اهل دل باشد می اندیشه سوز

کو قدح تا فارغم از رنج هوشیاری کند

دام صیاد از چمن دلخواه تر باشد مرا

من نه آن مرغم که فریاد از گرفتاری کند

عشق روز افزون من از بی وفایی های اوست

می گریزم گر به من روزی وفاداری کند

گوهر گنجینه ی عشقیم از روشندلی

بین خوبان کیست تا ما را خریداری کند؟

از دیار خواجه ی شیراز می آید رهی

تا ثنای خواجه عبدالله انصاری کند

می رسد با دیده ی گوهرفشان همچون سحاب

تا بر این خاک عبیرآگین گهرباری کند


واژگان دشوار: 1- این شعر در بزرگداشت عارف نامی ” خواجه عبدالله انصاری ” به تاریخ 5 مهر 1341 در کابل افغانستان سروده شده است .

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها