زمستان برف میپوشد لباسش سردِ تکراریست
اگر هم مژدهی فصل بهار آورده تکراریست
همآغوشند و میزایند و میمیرند و میزایند
که این بستر پر از تکرار زن یا مردِ تکراریست
جنین! پیش از به دنیا آمدن بهتر که برگردی
نیا سرگیجه میگیری زمین، پاگرد تکراریست
مبادا لحظهای سیری کنی آفاق و انفس را
که کفرت در میآید چون خدا هم فرد تکراریست
سلام ای شاعرِ خندان، منم هر لحظه میگریم
سوالی نیست بودن یا نبودن دردِ تکراریست
واژگان کلیدی: اشعار مریم جعفری آذرمانی،نمونه شعر مریم جعفری آذرمانی،غزلیات مریم جعفری آذرمانی،شعر سنتی مریم جعفری آذرمانی،یک شعر از مریم جعفری آذرمانی،غزل های مریم جعفری آذرمانی،غزلی از مریم جعفری آذرمانی،شعری از مریم جعفری آذرمانی.