ضیاء الواعظین، آن رند جیغو

میرزاده عشقی – ادبیات جدید و کلاسیک – ادبیات کلاسیک

هزلیات – شماره 8

سوگند وکالت (1)

ضیاء الواعظین، آن رند جیغو

زده پشت تریبون، پاک وارو

برای خاطر هم مسلکانش

به پا بنموده، فریاد و هیاهو

به قانون اساسی پشت پا زد

برای خود نمایی، نزد یارو

بگفتا من نخواهم خورد سوگند

که بر هوچیگری بگرفته ام خو

خدا رحمی، به قشقایی نماید

ز دست این وکیل لوس پر رو

ولی بعد از دو روز، آخر قسم خورد

چه بود آن وضع و این صورت تو برگو؟

*****

گمان دارم نخست این سید لات

برای پول می کرد، این هیاهو

چو پولی دید نبود در میانه

بزد پشتک ز بعدش چند وارو

نباشد چون عقیده، اینچنین است

چنین اشخاص را نامند پر رو

به مثل او بود “یعقوب” ناچار(2)

که با شمر است، حالا هم ترازو

ز صحن مجلس شورای ملی

چنین مخلوق، باید کرد جارو !


واژگان کلیدی : 1– این شعر با امضای “تماشاچی” از طرف عشقی در شماره 13 سال دوم “نامه ی نسیم صبا” درج گردیده است.     2-سید یعقوب انوار، نماینده فارس در مجلس شورای ملی

 


نظرات کاربران :

آرام گفته :

خیلی خیلی خوب ! اشعار عشقی رو همیشه می خوانم

ادامه نظرات را در پایین کادر مشاهده کنید :

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها