چه خوش باشد! که دلدارم تو باشی

فخرالدین عراقی- غزل شماره 266

چه خوش باشد! که دلدارم تو باشی

ندیم و مونس و یارم تو باشی

دل پر درد را درمان تو سازی

شفای جان بیمارم تو باشی

ز شادی در همه عالم نگنجم

اگر یک لحظه غمخوارم تو باشی

ندارم مونسی در غار گیتی

بیا، تا مونس غارم تو باشی

اگر چه سخت دشوار است کارم

شود آسان، چو در کارم تو باشی

اگر جمله جهانم خصم گردند

نترسم، چون نگهدارم تو باشی

همی نالم چو بلبل در سحرگاه

به بوی آنکه گلزارم تو باشی

چو گویم وصف حسن ماهرویی

غرض زان زلف و رخسارم تو باشی

اگر نام تو گویم ور نگویم

مراد جمله گفتارم تو باشی

از آن دل در تو بندم، چون عراقی

که می‌خواهم که دلدارم تو باشی

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها