طبیب اصفهانی – غزل شماره 145
ای که بر خاک شهیدان گذر انداختهای
قتل ما را چه به وقت دگر انداختهای
کشته ی ناز تواند این همه خونینکفنان
که درین بادیه بر یکدگر انداختهای
بلعجب اینکه به غیری که هواخواه تو نیست
نگرانی و مرا از نظر انداختهای
صید بی بال و پری را ز چمن دور مدار
تا به کی دورم ازین خاک درانداختهای
در ره عشق از آن یار خبر نیست طبیب
که درین مرحله از پای درانداختهای