در قلزمِ می همچو حباب است دل ما

صائب تبریزی- غزل شماره 819

در قلزمِ می همچو حباب است دل ما

از خانه بدوشان شراب است دل ما

موقوف نسیمی است ز هم ریختن ما

چون برگ خزان پا به رکاب است دل ما

سطری است ز پیشانی ما راز دو عالم

بی پرده تر از عالم آب است دل ما

از جنبش مهدست گرانخوابی اطفال

از گردش افلاک به خواب است دل ما

چون تیغ برهنه است چو افتد به سرش کار

هر چند که در زیر نقاب است دل ما

اینجا که منم قیمت دل هر دو جهان است

آنجا که تویی در چه حساب است دل ما

هر چند که در هر چمن آتش نفسی هست

صائب ز نوای تو کباب است دل ما

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها