گمراه کند غفلت من راهبران را

صائب تبریزی- غزل شماره 810

گمراه کند غفلت من راهبران را

چون خواب، زمین گیر کند همسفران را

بی بهره ز معشوق بود عاشق محجوب

روزی ز دل خویش بود بیجگران را

در کوه و کمر از ره باریک خطرهاست

زنهار به دنبال مرو خوش کمران را

چون صبح مدر پردۀ شب را که مکافات

در خون جگر غوطه دهد پرده دران را

ز آتش نفسان نرم نگردد دل سختم

این سنگ کند خون به جگر شیشه گران را

اکسیر شد از قرب گهر گرد یتیمی

از دست مده دامن روشن گهران را

هر نامه که انشا کنم از درد جدایی

مقراض شود بال و پر نامه بران را

با دیدۀ حیران چه کند خواب پریشان؟

صائب چه غم از شور جهان بیخبران را؟

 

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها