ز خط صفا لب میگون یار پیدا کرد

صائب تبریزی- غزل شماره 3766

ز خط صفا لب میگون یار پیدا کرد

بهار نشأۀ این باده را دوبالا کرد

گره ز غنچۀ پیکان گشودن آسان است

دل گرفتۀ ما را نمی توان وا کرد

درین ریاض به بی حاصلی علم گردد

چو سرو مصرع موزونی آن که انشا کرد

سیاه کرد به چشمش جهان روشن را

اگرچه در تن خفاش روح عیسی کرد

مرا به دست تهی همچو شانه می باید

گره ز کار پریشان عالمی وا کرد

نمی رسد به زمین پایش از صدای رحیل

سبکروی که سرانجام زاد عقبی کرد

ز تیغِ حادثه پروا نمی کند عاشق

ز موج تر نشود هرکه دل به دریا کرد

در آفتاب جهانتاب محو شد صائب

چو شبنم آن که دل خویش را مصفا کرد

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها